"
next
مطالعه کتاب گزيده سخنان رسول اكرم ( صلي الله عليه و آله و سلم )
مشخصات کتاب


مورد علاقه:
0

دانلود کتاب


مشاهده صفحه کامل دانلود

گزيده سخنان رسول اكرم

مشخصات كتاب

نوع: كتاب

پديدآور: كوشا، محمدعلي1331-

عنوان و شرح مسئوليت: گزيده سخنان رسول اكرم [منبع الكترونيكي] / محمدعلي كوشا

ناشر:محمدعلي كوشا

توصيف ظاهري: 1 متن الكترونيكي: بايگاني HTML؛ داده هاي الكترونيكي (40 بايگاني: 48.1KB)

يادداشت: كتابنامه به صورت زيرنويس

موضوع: محمد(ص)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق

فضيلت دانش طلبي

م_ن سلك طريقا يطلب فيه علما سلك الله به طريقا ال_ي الجنه... و فضل العال_م عل_ي العاب_د كفضل القم_ر عل_ي س_ائر النج_وم ليله الب_در. [1] هركه راهي رود كه در آن دانش_ي ج_ويد، خداوند او را به راهي كه به س_وي بهشت است ببرد، و برتري عال_م بر عاب_د مانن_د برت_ري ماه در شب چهارده ب_ر ديگ_ر ستارگان است.

دين يابي ايرانيان

لو كان الدي_ن عند الثريا لذهب به رجل من فارس _ او قال _ م_ن ابناء فارس حتي يتناوله، [2] .اگ_ر دين به ستاره ثريا رس_د، ه_ر آينه م_ردي از س_رزمين پارس _ يا اي_ن كه ف_رم_وده از ف_رزن_دان ف_ارس _ به آن دست خ_واهن_د ي_ازي__د.

ايمان خواهي ايرانيان

اذا نزلت عليه (ص) س_وره الجمعه فلما قرا: و آخري_ن منهم لما يلحقوا ب_هم. [3] قال رجل م_ن هولاء يا رسول الله؟ فلم يراجعه النبي (ص) حتي سئله مره او مرتين او ثلاثا. قال و فينا سلمان الفارس_ي قال ف_وصع النب_ي يده علي سلمان ث_م قال: ل_و ك_ان الايم_ان عن_د الث_ري_ا لن_ا له رج_ال م_ن ه_ولاء. [4] وقت_ي كه س_وره جمعه بر پيامب_ر اكرم (ص) نازل گردي_د و آن حضرت آيه و آخري_ن منهم لمايلحق_وا بهم را خ_وان_د. مردي گفت: اي پيامب_ر خ_دا مراد اي_ن آيه چه كسان_ي است؟ رس_ول خدا به او چيزي نگفت تا اي_ن كه آن شخص يك بار،دوبار، يا سه بار سوال كرد. راوي مي گ_ويد: سلمان فارسي در ميان ما بود كه پيامبراكرم(ص) دست_ش را روي دوش او نهاد، سپ_س فرم_ود: اگر ايمان به ستاره ثريا برس____د هر آينه م_ردان_ي از س_رزمي_ن اي_ن م_رد به آن دست خ_واهن_د يافت.

مشمولان شفاعت اربعه

انا الشفيع لهم يوم القيمه1_ معين اهل بيتي.2_ والق_اض_ي له_م ح_وائجهم عن_د م_ا اضط__روا اليه.3_ والمحب لهم بقلبه و لسانه.4_ والدافع عنهم بيده. [5] چهار دسته ان_د كه م_ن روز قي_ام شفيع آنهاهست_م:1_ ياري دهنده اهل بيتم،2_ ب_رآورن_ده ح_اج_ات اهل بيت_م به هنگ_ام اضط_رار و ن_اچ_اري،3_ دوستدار اهل بيتم به قلب وزبان،4_ و دف_اع كنن_ده از اهل بيت_م با دست و عمل.

ملاك پذيرش اعمال

لايقبل قول الا بعمل و لايقبل ق_ول و لاعمل الا بنيه و لا يقبل ق_ول و لاعمل و لا نيه الا باصابه السنه. [6] .نزد خداوند سخني پذيرفته نمي شود مگر آن كه همراه با عمل باشد، و سخ_ن و عملي پذيرفته نم_ي ش_ود مگ_ر آن كه همراه با نيت خالص باش_د. و سخ_ن و عمل و نيت_ي پذي_رفته نم_ي ش_ود مگ_ر آن كه مط_ابق سنت ب_اش__د.

صفات بهشتي

الا اخبر ك_م بم_ن تحرم عليه النارغدا؟ قيل بلي يا رس_ول الله. فقال: الهي_ن القريب اللين السهل. [7] .آيا كس_ي را كه فرداي قيامت، آت_ش بر او حرام است به شما معرفي نكن_م؟ گفتند:آري، اي پيامبر خدا. فرم_ود: كسي كه متي_ن، خونگرم، نرمخ_و و آسانگير باشد.

نشانه هاي ستمكار

علامه الظالم اربعه:يظلم من فوقه بالمعصيه ويملك م_ن دونه بالغلبه و يبغض الحق و يظهر الظلم. [8] .نشانه ظالم چهار چيز است:1_ با نافرماني به مافوقش ستم مي كند،2_ به زي_ر دست_ش ب_ا غلبه ف_رم_ان_رواي_ي م_ي كن_د،3_ حق را دشم_ن م_ي دارد،4_ و ست_م را آشك_ار م_ي كن_د.

شعبه هاي علوم دين

انم_ا العل_م ثلاثه: آيه محكمه او فريضه عادله او سنه ق_ائمه و م_ا خلاه__ن فهو فضل. [9] .هم_ان_ا عل_م دي_ن سه چيز است، وغي__ر از اينها فضل است:1_ آيه محكمه (كه منظور آز آن عل_م واص_ول عق___ائد است)،2_ ف_ريضه عادله (كه منظور از آن عل_م اخلاق است)،3_ و سنت ق_ائمه (كه منظور از آن عل_م احك_ام ش__ريعت است).

فتواي نااهل

م_ن افت_ي الن_اس بغي_ر عل_م... فق_د هلك و اهلك. [10] .كس_ي كه بدون صلاحيت علمي براي مردم فت_وا دهد، خ_ود را هلاك ساخته و ديگران را نيز به هلاكت انداخته است.

روزه واقعي

الص_ائم ف_ي عب_اده و ان ك_ان ف_ي ف_راشه م_ا ل_م يغتب مسلم__ا. [11] .روزه دار _ مادام_ي كه غيبت مسلمان_ي را نكرده باشد _ هم_واره در عبادت است، اگر چه در رختخواب خود باشد.

فضيلت رمضان

شهر رمضان شهر الله عزوجل و ه_و شهر يضاعف فيه الحسنات و يمح_و فيه السيئات و هو شهر الب_ركه و هو شهر الانابه و هو شهر الت_وبه وهو شهر المغف_ره و ه_و شهر العتق من النار والفوزبالجنه،الا فاجتنب_وا فيه كل حرام و اكثروا فيه م_ن تلاوه القران... [12] .ماه رمضان ماه خداوند عزيز و جليل است،و آن ماه_ي است كه درآن نيكيهادوچندان و بديها محو مي شود، ماه بركت و ماه بازگشت به خدا و ت_وبه ازگن_اه و م_____اه آم_رزش و م_اه آزادي از آت_ش دوزخ و ك_امي_اب____ي به بهشت است. آگاه ب_اشي_د در آن ماه از ه_رح_رام_ي بپ_رهيزي_د و ق_رآن را زياد بخ_واني_د.

نشانه اي شكيبا

علامه الصابر في ثلاث:اولها ان لايكسل و الثانيه ان لايضج_ر، والثالثه ان لايشك_و م_ن ربه عزوجل، لانه اذا كسل فقد ضيغ الحق، واذا ضجر ل_م ي_ود الشكر، واذا شكي م_ن ربه عزوجل فقد عصاه. [13] .علامت صابر در سه چيزاست:اول: آن كه كسل نش_ود، دوم: آن كه آزرده خاط_رنگردد، س_وم آن كه از خ_داون_د عزوجل شكوه نكند، زيرا وقتي كه كسل ش_ود، حق را ضايع مي كند، وچ_ون آزرده خاطر گ_ردد شك_ر را به جا نم_يآورد، و چ_ون از پ_روردگارش شكايت كن_د در و واقع او را نافرماني نموده است.

بدترين جهنمي

ان اهل النار ليتاذون م_ن ريح العال_م التارك لعلمه و ان اشد اهل النار ندامه و حسره رجل دعا عب_دا ال_ي الله فاستجاب له و قبل منه فاطاع الله فادخله الله الجنه و ادخل ال_داعي النار بتركه علمه. [14] .همانا اهل جهن_م از بوي گند عالمي كه به علمش عمل نكرده رنج مي برند، و از اهل دوزخ پشيمان_ي و حسرت آن ك_س سخت ت_ر است كه در دنيا بن_ده اي را به س_وي خ_دا خ_وانده و او پذيرفته وخدا اطاعت كرده و خ_داوند او را به بهشت در آورده ول_ي خ_ود دعوت كنن_ده را به سبب عمل نك_ردن به علم_ش به دوزخ انداخته است.

عالمان دنيا طلب

اوح_ي الله ال_ي داود(ع) لاتجعل بين_ي و بينك عالما مفت_ونا بالدنيا فيص_دك عن طريق محبتي فان اولئك قطاع طرق عبادي المريدي_ن، ان ادني ما انا صانع بهم ان انزع حلاوه مناجاتي عن قلوبهم. [15] .خداوند به داود(ع) وحي فرمود كه:ميان م_ن وخودت عال_م فريفته دنيا را واسطه قرار مده كه تو را از راه دوستي ام بگرداند، زيراكه آنان، راهزنان بندگان ج_وياي م_ن اند، همانا كمتر كاري كه با ايش_ان كن_م اي_ن است كه شي_رين_ي من_اج_ات_م رااز دلش_ان ب_ركنم.

نتيجه يقين

ل_و كنتم توقنون بخير الاخره و شرهاكما ت_وقنون بالدنيا لاثرت_م طلب الاخره. [16] .اگر شما مردم يقين به خير وش_ر آخ_رت م_ي داشتي_د، همان ط_ور كه يقي_ن به دنيا داري_د البته در آن ص_ورت آخ_رت را انتخ_اب م_ي ك_ردي_د.

نخستين پرسشهاي قيامت

لاتزول ق_دم_ا عب_د ي_وم القيمه حت_ي يس_ئل عن اربع:عن عمره فيما افناه، و عن شبابه فيما ابلاه، و عن ماله م_ن اين اكتسبه و فيما انفقه و عن جبنا اهل البيت. [17] هيچ بن_ده اي در روز قيامت قدم از ق_دم ب_ر نم_ي دارد تا از اي_ن چهار چيزاز او پرسيده شود:1_ از عم_رش كه در چه راه_ي آن را ف_ان_ي نم_وده،2_ واز ج_وان_ي اش كه در چه ك_اري ف_رس_وده اش س___اخته،3_ و از م_ال_ش كه از كج_ا به دست آورده و در چه راه_ي ص_رف نموده،4_ و از دوستي ما اهل بيت.

محكم كاري

ولك_ن الله يحب عب__دا اذا عمل عملا احكمه. [18] .پيامب_ر اك_رم (ص) وقت_ي كه ب_ا دقت قب_ر سعد ب_ن معاذ را پ_وش_ان_د ف_رم_ود:مي دان_م كه قبر سرانجام فرو مي ريزد و نظم آن بهم مي خ_ورد، ول_ي خداوند بنده اي را دوست م_ي دارد كه چ_ون به ك_اري پ_ردازد آن را محك_م واست_وار انج_ام ده_د.

مرگ بيداري بزرگ

الناس نيام اذا ماتوا انتبهوا. [19] .م_ردم در خ_واب ان_د وقت_ي كه بمي_رن_د، بي_دا م_ي ش_ون_د.

ثواب اعمال كارساز

سبعه اسب_اب يكسب للعب_د ث_وابها بعد وف_اته:رجل غرس نخلا او حف_ر بئرا او اج_ري نهرا او بن_ي مسج_دا او كتب مصحفا او ورث علم_ا او خلف ول_دا ص_الح_ا يستغف_ر له بعد وف_اته. [20] .هفت چيز است كه اگر كسي يكي از آنها را انجام داده باشد، پس از مرگ_ش پاداش آن هفت چيز به او مي رسد:1_ كس_ي كه نخل_ي را نش_ان_ده ب_اش_د (درخت مثم_ري را غرس ك_رده ب_اش_____د)،2_ يا چاهي را كنده باشد،3_ يانهري راجاري ساخته باشد،4_ يامسجدي را بنا نموده باشد،5_ ياقرآني نوشته باشد،6_ ي_ا علم_ي را از خ_ود ب_ر ج_اي نهاده ب_اش_د،7_ يا ف_رزن_د ص_الح_ي را باق_ي گذاشته ب_اش_د كه ب_راي او استغف_ار نم_اي_د.

سعادتمندان

ط_وب_ي لم_ن منعه عيبه عن عي_وب الم_ومني_ن م_ن اخ_وانه ط_وب_ي لم_____ن انفق القص_د وبذل الفضل و امسك ق_وله عن الفض_ول و قبيح الفعل، [21] .خوشا به حال كسي كه عيب_ش او را از عيوب برادران مومن_ش باز دارد، خوشا به حال كس_ي كه در خرج كردن ميانه روي كند و زياده از خرج راببخشد و از سخنان زائد و زشت خودداري ورزد.

دوستي آل محمد

من مات علي حب آل محمد مات شهيدا.الا و م_ن م_ات عل_ي حب آل محم_د م_ات مغف_ورا له.الا و من مات علي حب آل محمد مات تائبا.الا و م_ن م_ات عل_ي حب آل محم_د م_ات م_ومن_ا مستكمل الايمان.الا ومن مات علي بغض آل محمد جاء يوم القيمه مكت_وب بي_ن عينيه ماي_وس من رحمه الله.الا و م_ن م_ات عل_ي بغض آل محم_د لم يش_م رائحه الجنه. [22] .كس__ي كه ب_ا دوست_ي آل محم_د (ص) بمي_رد شهي_د م_رده است.آگ_اه ب_اشي_د كس_ي كه ب_ا دوست_ي آل محم_د (ص) بمي_رد آم_رزي_ده م__رده است.آگاه باشي_د كس_ي كه ب_ا دوست_ي آل محم_د (ص) بمي_رد. ت_وبه ك_ار م_رده است.آگاه باشي_د كس_ي كه با دوست_ي آل محم_د (ص) بميرد، با ايمان كامل مرده است.آگاه باشي_د كس_ي كه با دشمن_ي آل محم_د (ص) بميرد، در حال_ي به صحراي قيامت م_يآي_د كه ب_ر پيش_ان_ي اش ن_وشته ش_ده: ن_ا امي_د از رحمت خ_دا.آگاه باشيد كس_ي كه با دشمن_ي آل محمد (ص) بميرد، ب_وي بهشت به وي نم_ي رس_د.

سزاي زن و مرد همسر آزار

ايما امراه اذت زوجها بلسانها لم يقبل الله منها صرفا و لاعدلا ولاحسنه م_ن عملها حتي ترضيه و ان صامت نهارها قامت ليلهاو كانت اول م_ن يرد النار و كذلك الرجل اذا كان لها ظالما، [23] هر زن_ي كه ش_وهر خ_ود را با زبان بيازارد خداوند هيچ جبران و عوض و نيك_ي از كارش را نمي پذيرد تا او را راضي كند، اگر چه روزش را روزه بگيرد و شب_ش را به عبادت بگذراند و چنين زني اول كسي است كه داخل جهن_م خ_واهد شد و همچني_ن است اگر مرد به زنش ستم روا دارد.

سزاي زن ناسازگار با شوهر

ايما امراه لم ت_رفق بزوجها و حملته عل_ي ما لايق_در عليه و ما لايطيق ل_م تقبل منها حسنه و تلق_ي الله و ه_و مليها غضبان، [24] .هرزن_ي كه با ش_وهر خ_ود م_دارا ننمايد واو را به كاري وادرا سازد كه ق_درت و طاقت آن را ندارد، از او كاري نيك_ي قب_ول نم_ي ش_ود ودر روز قيامت، خدا رادر ح_الت_ي ملاق_ات خ_واه_دك_رد كه ب_ر روي خشمگي_ن ب_اش_د.

نخستين رسيدگي در قيامت

اول ما يقضي يوم القيمه الدماء. [25] .اولي_ن كاري كه در روز قيامت به آن رسيدگ_ي مي ش_ود خ_ونهاي به ناحق ريخته شده است.

بي رحمي و ترحم

اطلعت ليله اس_ري عل_ي النار فرايت امراه تعذب فسئلت عنها فقيل انها ربطت هره و لم تطعمها و ل_م تسقها و ل_م ت_دعها تاكل م_ن خش_اش الارض حت_ي ماتت فعذبها بذلك و اطلعت عل_ي الجنه ف_راي_ت ام_راه م_ومسه يعن__ي زانيه فسئلت عنها فقيل انهامرت بكلب يلهث م_ن العط_ش فارسلت ازارها في بئر فعصرته ف_ي حلقه حت_ي روي فغف_ر الله لها. [26] .در شب م_عراج از دوزخ آگاه_ي ي_افت_م، زن_ي را دي_دم كه درعذاب است، از گناهش سوال ك_ردم. پاسخ داده شد ك_____ه او گربه اي رامحك_م بست، درحالي كه نه به آن حيوان خ_وراكي داده و نه آبي نوشاند و آزادش هم نكرد تا خود در روي زمين چيزي را ب_ياب_د و ب_خ_ورد و بااين حال ماند تا مرد. خداوند اين زن را به خ_اطر آن گناه عذاب كرده است.و از بهشت آگاهي يافت_م، زن آل_وده امني را ديدم و از وضعش س_وال كردم. پاسخ داده شد اي_ن زن به سگي گذر كرد، در حالي كه از عطش و زبانش را از دهان بيرون آورده بود، او پارچه پيرهن_ش را در چاهي فرود برد، پ_س آن پارچه را در حلقوم سگ فشرد تا آن حي_وان سيراب ش_د خ_داوندگناه آن زن را به خاطراي_ن كار بخشيد.

عدم پذيرش اعمال ناخالص

اذا كان ي_وم القيمه نادي مناد يسمع اهل الجمع اين الذين كان_وا يعبدون الناس ق_وم_وا خذوا اج_ورك_م مم_ن عملت_م له فان_ي لااقبل عملا خالطه ش_يء م_ن ال_دنيا واهلها. [27] .چ_ون روز قي____امت ف_را رس_د، ن_دا دهن_ده اي ن_دا ده_د كه همه م_ردم مي شن_وند گ____ويد: كجايند آنانكه مردم را مي پرستيدند؟ [28] برخيزيد و پاداشتان را از كس_ي ك___ه براي

1 تا 3